qap man

ساخت وبلاگ
خیلی وقته اینجاننوشتم گرچه بیادش بودم اتفاق های زیادی افتاده من وعشقم بلاخره مال هم شدیم نمیدونم دعای خیرچه کسی پشت سرمون بود که خدا ماروبهم رسوندپیش خدا وصلت دادن اسونه خدا مارومال هم کرد باتوجه به مخالفت های مادرهمسرم وحتی کارشکنی های اون ولی ما مال هم شدیم دقیقا25اذرماه ماعقدکردیم درسته اشکم جاری بودوهمش گریه میکردم ولی پربودم ازعشق همسرم اقای خوبم مردی که هرروزدیونه ترازقبل عاشقش میشمتمام رویا qap man...
ما را در سایت qap man دنبال می کنید

برچسب : خداعشقم,روبهم, نویسنده : qapmano بازدید : 143 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 22:52

دوماه پیش شب 5شنبه بودکه رفتیم محضر وعقد کردیم حس غریبی داشتم هم خوشحال بودم وهم اینکه باورم نمیشد دست خودم نبودمث ابربهارگریه میکردم با بغض واشک بله روگفتم برعکس من همه شادوخوشحال بودند عشقم خنده ازرولبهاش نمیافتاد عزیزترینم بقدری خوشحال بودوچشماش ازخوشحالی برق میزد پدرش هم خیلی خوشحال بود گرچه انگاروقت خطبه خوندن پدرش هم اشکش دراومده بودولی خونواده من همگی شادوخوشحال وخندون بودن ....بعدازعقدرفتی qap man...
ما را در سایت qap man دنبال می کنید

برچسب : دومین,رسیدنمون,مبارک, نویسنده : qapmano بازدید : 164 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 22:52